July 25, 2006
July 18, 2006
July 17, 2006
July 12, 2006
July 04, 2006
July 03, 2006
July 01, 2006
blue
زندگي درياي سرشوريده اي است
ترش روي و تلخ كام و پاك دل
هر كه باكش نيست دريا رام او است
بي دلان را پاي مي ماند به گل
ماهي مرداب غم
آب شيرين آرزو داري بيا
موج سر بر كرده مي خواند تو را
تاب بي تابي از او داري بيا
چنگي درياي دور
پرده ساز نغمه هاي آرزو است
رنگ و آهنگ است و شور و شعر و عشق
ماهي من هر چه مي خواهي در او است
در دل درياي سبز
پيچ و تاب و جنبش و گرداب هست
گناه توفان هست و سيلاب بلا
گاه گاهي بوسه مهتاب هست
گر نهنگانند در پيراهنش
گنج مرواريد در پاچين او است
گر سبكبالي چو زورق بگذري
ور گراني مرگ اين آيين او است
با هزاران شاخسار شط و نهر
بر دل دريا ره است
مي زني بر گيسوانش بوسه ها
گر تو را اي شوق جان آگه است
چنگي دريا اسن كاندر شور خويش
مي نوازد نغمه هاي زير و بم
آب شيرين موج سركش دست باز
بال بگشا ماهي مرداب غم