From here to Horizon
ديروز آفتاب
با بوسه و سلام به هر بام و در دميد
ديروز آفتاب
پندار ابر را
با تيغ زر دريد
ديروز آفتاب
در شهر مي گذشت
با گامش اشتياق
با چشم او نوازش و لبخند
با دست او نياز به پيوند
دلهاي سرد را
گرمي نشاند و رفت
عطر اميد را
هر سو كشاند و رفت
اي روشناي ديده و دلهاي بي شمار
اي جان آفتاب
بار دگر ز روزن دل خستگان بتاب
1 Comments:
Now that is a sky!
Post a Comment
<< Home